×
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۲
آب جمال جمله به جوی تو میرود
خورشید در جنیبت روی تو میرود
ای در رکاب زلف تو صد جان پیاده بیش
دل در رکاب روی نکوی تو میرود
هر روز هست بر سر کوی اجل دو عید
[...]
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۱۲ - داستان مرد لشکری با معشوقه و شاگرد
آب جمال، جمله به جوی تو می رود
خورشید در جنیبت روی تو می رود
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۱۲ - داستان مرد لشکری با معشوقه و شاگرد
آب جمال، جمله به جوی تو می رود
خورشید در جنیبت روی تو می رود
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲
باد صبا به باغ به بوی تو میرود
در گلستان حکایت روی تو میرود
چونت خرم به جان که به بازار عاشقی
هر دو جهان به یک سر موی تو میرود
با باد بوی توست دل ناتوان من
[...]