گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۳

 

متاب آن رخ ز من یک دم که در کوی تو می‌آیم

که من آنجا برای دیدن روی تو می‌آیم

دل از اندیشهٔ اغیار باز آورده در آن کو

برای سجدهٔ محراب ابروی تو می‌آیم

تو هردم می‌کنی صد جور و من از بهر یک دیدن

[...]

بابافغانی