گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۲۴

 

به صد امید درآمد دلم به کوی امید

بداد جان عزیز و ندید روی امید

به بوی آنکه امیدم به لطف بنوازد

نمی رود ز مشامم هنوز بوی امید

به لب رسید به امّید وصل جان و دلم

[...]

جهان ملک خاتون