گنجور

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۴

 

چه اول مهربان بودی چه آخر کینه جو گشتی

بسی شیرین زبان بودی چه تندوتلخ گو گشتی

ز شرم عارضت خورشید تابان منکسف آمد

مگر امروز با خورشید رخشان روبرو گشتی

چرا ای شانه از حال دل زارم نیی آگه

[...]

بلند اقبال