×
ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۴۰
ای خداوندی که خاک درگهت را ز اعتقاد
خستگان تیر محنت نوشدارو کردهاند
تا عروس ملک در پیوند شاهیت آمده است
در جهان پیوند ظلم و فتنه یک سو کردهاند
نه فلک بر خوان اِنعامت به پنج انگشت آز
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۱۳
فتنه و آشوب از هرسو به من رو کردهاند
تا دگر چشمان پرکارش چه جادو کردهاند
چشم آهوچشم من هرگز به این مستی نبود
گوییا در سرمهاش بیهوش دارو کردهاند