گنجور

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۲

 

هر کجا مینا و جامی از می گلگون پر است

وای بر پیمانه و مینای ما کز خون پر است

شیشهٔ ما را شکستی خوب کردی پر نبود

خاطر ما را نگه داری ستمگر، چون پر است

الفتی دارد به ما اندوه از روز الست

[...]

سعیدا