گنجور

مجد همگر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲

 

گر تو پنداری که عشقم هر دم افزون نیست هست

یا دلم در دوری روی تو پر خون نیست هست

ور ترا شبهت بود کاندر فراقت بردلم

هر شب از خیل عنا وغم شبیخون نیست هست

ور تو صورت بسته ای کز عکس دندان ولبت

[...]

مجد همگر