گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۳

 

ماتشنگی به دجله و جیحون نمی دهیم

یک العطش به صد قدح خون نمی دهیم

آب حیات از لب ما می چکد ولی

صد چشمه زهر هست که بیرون نمی دهیم

شد رام تازیانهٔ ما توسن جنون

[...]

عرفی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۹

 

ما روزی حیات بجز خون نمی‌دهیم

دردسری به صد می گلگون نمی‌دهیم

ما تو‌أمیم با گل رعنا درین چمن

کز خون پُریم و رنگ به بیرون نمی‌دهیم

خاکستر دویی چو محبت به باد داد

[...]

فصیحی هروی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۹۵

 

ما داغ خود به تاج فریدون نمی دهیم

عریان تنی به اطلس گردون نمی دهیم

در سینه می کنیم گره شور عشق را

عرض جنون به دامن هامون نمی دهیم

قانع به کوه درد ز سنگ ملامتیم

[...]

صائب تبریزی