گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۵

 

سرو در باغ اگر همچو تو موزون خیزد

ای بسا ناله که از بلبل مفتون خیزد

نیک بختی که تواند به تو دیدن هر روز

شادمان خسپد و بر طالع میمون خیزد

ساکنان سر کوی تو نباشند به هوش

[...]

۷ بیت
امیرخسرو دهلوی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۹۴

 

چو بهر قتل غیر آن مه به تیغ آبگون خیزد

ز غیرت بر سراپای تنم رگهای خون خیزد

دلم خرم نمی گردد و گر گردد چنان نبود

نخیزد سبزه زین وادی وگر خیزد زبون خیزد

نباشد خوش فغان و گریه بی جایگه لیکن

[...]

۵ بیت
اهلی شیرازی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۶۴

 

از خیل بشر آه به گردون خیزد

از چشم ملک به چشم ها خون خیزد

در ماتمت آه و اشک اگر اینستی

آتش به فلک سیل ز هامون خیزد

۲ بیت
یغمای جندقی