گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۴

 

دیوانه ام مرا سخن واژگون بسست

در نامه ام حکایت عشق و جنون بسست

یکچند نیز ناله ی ما می توان شنید

ای مست عیش زمزمه ی ارغنون بسست

بهر هلاک خویش چه آیم به بزم تو؟

[...]

بابافغانی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » مثنویات » ساقی‌نامه

 

دل ما مکن بیش ازین خون، بسست

ستم عمرها کردی، اکنون بسست

فیاض لاهیجی