×
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۷ - در مدح ابوطاهر است
عیدت ای صدر همایون بادا
روزگارت چو تو میمون بادا
هر سعادت که از آن نتوان گفت
به تو و روی تو مفتون بادا
ای چو گل چاک دل دشمن تو
[...]
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » رباعیات » شمارهٔ ۶۹
این مرغ خجسته فر که میمون بادا
پروازگهش فراز گردون بادا
از اوج قبول بال اقبال زنان
بر شاه جهانیان همایون بادا
بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲
مدامت چهره گلگون از شراب لالهگون بادا
ترا خوبی و ما را گرمی مهرت فزون بادا
ز جامت جرعهای کز لعل نوشین چاشنی گیرد
گرفتاران دل را شعلهٔ داغ درون بادا
چو بگشایی لب از بهر سکون اضطراب من
[...]
کلیم » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۸
از شاه جهان زمانه ممنون بادا
عدلش معمار ربع مسکون بادا
زنجیر عدالتش سعادت اثر است
چون سبحه بدست پیر گردون بادا
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۲ - در رسیدن کسی بشغل قضاوت سرود
این منصب والا، بتو میمون بادا
بد خواه تو را، جگر ز غم خون بادا
چون دادرس خلق شدی، شد تاریخ
«این دادرسی برتو همایون بادا»