گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳۵

 

هر نقش قدم چشمه خون است در این راه

خضر من سرگشته جنون است در این راه

از دل به طواف سرکوی تو رسیدیم

نقش پی ما داغ درون است در این راه

رخشنده هلال دم شمشیر تو از دور

[...]

۵ بیت
اسیر شهرستانی