گنجور

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۳

 

آنانکه از شراب تو مدهوش گشته اند

از یاد خویش جمله فراموش گشته اند

از تیر حادثات نترسند آن کسان

کز دلق پاره پاره، زره پوش گشته اند

از پشت خم برای بغل گیری اجل

[...]

واعظ قزوینی