گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۴

 

ساقی خرابم از طرب دوش چون کنم

از دستت این شراب دگر نوش چون کنم

لب می گزی که زود چرا مست می شوی

ساغر تو می دهی، من مدهوش چون کنم

گویند جامه می دری و آه می کشی

[...]

بابافغانی