×
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۲
حاضران از دور چون محشر خروشم دیدهاند
دیدهها باز است لیک از راه گوشم دیدهاند
با خم شوقم چه نسبت زاهد افسرده را
میکشان هم یک دو ساغروار جوشم دیدهاند
سایه زنگکلفت آیینهٔ خورشید نیست
[...]
۱۰ بیت