گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷۵

 

چشم واکردم به خویش اما ز آغوش شرار

غوطه خوردم در دم خواب فراموش شرار

از شکوه آه عالمسوز من غافل مباش

گلخنی خوابیده است اینجا در آغوش شرار

فرصت هستی گشاد و بست چشمی بیش نیست

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷۶

 

شد نظر واکردنی خواب فراموش شرار

لغزش پای نگاهی داشت مدهوش شرار

بیدل دهلوی