گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۵

 

دلبران جمله غلام لب چون نوش تواند

بندهٔ حلقهٔ زلفین و بنا گوش تواند

وانکه بردند به گردون ز کله داری سر

هم کمر بستهٔ آن قد قباپوش تواند

بر سر ناله و فریاد جهانی زن و مرد

[...]

اوحدی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸

 

زلفین سیه که در بناگوش تواند

سر بر سر هم نهاده بر دوش تواند

سایند سر از ادب به پایت شب و روز

آری دو سیاه حلقه در گوش تواند

فروغی بسطامی
 

قاآنی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰

 

زلفین سیه که بر بناگوش تواند

سر بر سر هم نهاده همدوش تواند

ساید سر از ادب به پایت شب و روز

آری دو سیاه حلقه در گوش تواند

قاآنی