×
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۱
تا دل از انجمن وصل تو مأیوس نبود
جوهر ناله درین آینه محسوس نبود
شب که شوق تو خسک در جگر محفل ریخت
شعلهٔ شمع به بیتابی فانوس نبود
بسکه نرنگ دو عالم به خرامت فرش است
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۲
شب که جز یأس به کام دل مأیوس نبود
ناله هم غیر صدای کف افسوس نبود
از خودم میبرد آن سیل که چون ریگ روان
آبش از آینهٔ آبله محسوس نبود
دل مأیوس صنمخانهٔ اندیشه کیست
[...]
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۲
تیغم به زبون کشی چو مانوس نبود
در قبضهٔ قدرتم جز افسوس نبود
زنگار گرفته گر ببینی چه عجب؟
شمشیر زدن به گربه ناموس نبود