گنجور

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۹

 

هر غنچه به گلشن دل مأیوس بهار است

هر برگ که بینی کف افسوس بهار است

باد سحری بسکه بر او برگ گل افشاند

هر سرو به بستان دم طاووس بهار است

بگشا رخ و بر باده مده عرض چمن را

[...]

جویای تبریزی