گنجور

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵

 

آن خال عنبرین که نگارم به رو زده

دل می‌برد از آنکه به وجه نکو زده

قصاب‌وار مردم چشمم به چابکی

مژگان قناره کرده و دل‌ها بر او زده

در کوزه آب پیش لبش در چکی چکیست

[...]

مهستی گنجوی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۴۴ - رجوع به باقی داستان حضرت خلیل الرحمن

 

ساقیا آن جام جان افروز ده

شربتی زان آب عالم سوز ده

ملا احمد نراقی
 

قاآنی » مسمطات » شمارهٔ ۴ - وله ایضاً فی مدحه

 

ار ز علا قدر تو به چرخ پهلو زده

طعنه ز خلق جمیل به باغ مینو زده

پیر خرد پیش تو چو طفل زانو زده

گاه غضب با پلنگ پنجه به نیرو زده

قاآنی