×
مهستی گنجوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵
آن خال عنبرین که نگارم به رو زده
دل میبرد از آنکه به وجه نکو زده
قصابوار مردم چشمم به چابکی
مژگان قناره کرده و دلها بر او زده
در کوزه آب پیش لبش در چکی چکیست
[...]
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۲۰۵ - نشستن سام بر تخت فغفور شاه چین
سمن آب روی بر گل رو زده
بنفشه خم اندر خم مو زده
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۴۴ - رجوع به باقی داستان حضرت خلیل الرحمن
ساقیا آن جام جان افروز ده
شربتی زان آب عالم سوز ده
قاآنی » مسمطات » شمارهٔ ۴ - وله ایضاً فی مدحه
ار ز علا قدر تو به چرخ پهلو زده
طعنه ز خلق جمیل به باغ مینو زده
پیر خرد پیش تو چو طفل زانو زده
گاه غضب با پلنگ پنجه به نیرو زده