گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵

 

ای دل، بیا و در رخ آن حور می‌نگر

بفگن حجاب ظلمت و در نور می‌نگر

برخیز و از شراب غمش مست گرد و باز

بنشین، در آن دو نرگس مخمور می‌نگر

یاری که دل ز دیدن او تازه می‌شود

[...]

اوحدی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۳۴

 

از زیر چشم در رخ مستور می نگر

مستور رابه دیده مستور می نگر

از پاکدامنی نکنی گر به می نگاه

باری درآن دو نرگس مخمور می نگر

بگشای چاک سینه وسیر بهشت کن

[...]

صائب تبریزی