گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳۹

 

من این ایوان نه تو را نمی‌دانم نمی‌دانم

من این نقاش جادو را نمی‌دانم نمی‌دانم

مرا گوید مرو هر سو تو استادی بیا این سو

که من آن سوی بی‌سو را نمی‌دانم نمی‌دانم

همی‌گیرد گریبانم همی‌دارد پریشانم

[...]

مولانا
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۷۹

 

ز خود دور آن پری‌رو را نمی‌دانم نمی‌دانم

جدا ز بحر این جو را نمی‌دانم نمی‌دانم

اگرچه پیرهن در مصر و در کنعان بود نکهت

ز پیران جدا بو را نمی‌دانم نمی‌دانم

به چشم من شب و روز جهان یکرنگ می‌آید

[...]

صائب تبریزی