گنجور

جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۲۴۵

 

قدحی نوش کن و جرعه به مخموران ده

نوشدارو ز لب لعل به رنجوران ده

تا رود عافیت مردم مستور به باد

خبر مستی آن غمزه به مستوران ده

گفته ای هر که کشد هجر به وصلم برسد

[...]

جلال عضد