گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱۸

 

گه استغنا گهی رو دیده ام من

چها زآن طفل بدخو دیده ام من

نه از صیاد می ترسم نه از دام

نظر از چشم آهو دیده ام من

به بزمش فکر کار خود کن ای دل

[...]

اسیر شهرستانی