گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸۹

 

می بده کز غم دنیا دمی آسوده شویم

کار دنیاست مبادا که دل آلوده شویم

خیز تا صحبت رندان دل ما تازه کند

چند در خانقه و مدرسه فرسوده شویم

کار عالم چو بغم خوردن ماراست نشد

[...]

اهلی شیرازی
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۲۵

 

تا چند کسل از غم بیهوده شویم

تا کی به هوای نفس آلوده شویم

در زندگی آسوده نگشتیم چو ما

مردیم که از دست غم آسوده شویم

فرخی یزدی