گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹

 

ما از عراق جان غم آلود می‌بریم

وز آتش جگر دل پردود می‌بریم

در گریهٔ وداع تذروان کبک لب

طاووس‌وار پای گل‌آلود می‌بریم

شب‌ها ز بس که سوزش تب‌ها همی کشیم

[...]

خاقانی