گنجور

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۰

 

سرم را درد بر بالین محنت سود دور از تو

تنم در بستر بیچارگی فرسود دور از تو

بر آن بودم که چون دور از تو کردم کم شود در دم

ندانستم که خواهد محنتم افزود دور از تو

بلای هجر بسیارست و ما بسیار کم طاقت

[...]

فضولی