گنجور

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱

 

در بند تو چشم از دو جهان دوخته ای هست

هشدار که شهباز تو آموخته ای هست

افغان مرا بیهشی ساخته ای نیست

در زمزمه ای بوی جگر سوخته ای هست

در دیده ز رخ پرده برانداخته ای نیست

[...]

غالب دهلوی