گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶

 

بی رخت شکوه ز بخت سیهی نیست مرا

لاف طاقت زده ام کم گنهی نیست مرا

دیده گر جلوه گه گلشن امید شود

همچو نرگس سر و برگ نگهی نیست مرا

حلقه دام در این سلسله محراب دعاست

[...]

اسیر شهرستانی