گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱

 

آن خود که بود که در تو واله نشود؟

از رنج که پرسی تو؟ که او به نشود؟

عاشق شدی، از شهر برونم کردی

ترسیدی از اغیار که در ده نشود

اوحدی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۵

 

عاقل به حدیث نفس گمره نشود

بی سعی خرد نزاع کوته نشود

آهسته چنان بزی که چون راه روی

از رفتن تو سایه ات آگه نشود

نظیری نیشابوری