×
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۰
مرا چو زندگی از یاد روی چون مه توست
همیشه سجده گهم آستان خرگه توست
به هر شبی کشدم تا به روز زنده کند
نوای آن سگ کو پاسبان درگه توست
ز پیش آب و گل من بدید روح تو را
[...]
۶ بیت
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۷۸ - مناجات در طلب حیا از نقایص بشریت و تحقیق به خصایص حریت
بنده جامی که کمین بدنه توست
در ره عجز سرافکنده توست
۱ بیت