گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵

 

ز خاک کوی تو هر خار سوسنی است مرا

به زیر زلف تو هر موی مسکنی است مرا

برای آنکه ز غیر تو چشم بردوزم

به جای هر مژه بر چشم سوزنی است مرا

ز بسکه بر سر کوی تو اشک ریخته‌ام

[...]

خاقانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۲

 

ز عشق، سینه پر داغ گلشنی است مرا

به باغ خلد ز هر داغ روزنی است مرا

چرا به عقل ز دیوانگی پناه برم؟

که از جنون، دهن شیر مأمنی است مرا

چو شمع، مد حیاتم بود ز رشته اشک

[...]

صائب تبریزی