گنجور

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۳

 

آمد بهار و شعله به سنگی نمانده است

در هیچ سینه یی دل تنگی نمانده است

از میکشان به گوش صدایی نمی رسد

بزم رباب و ناله چنگی نمانده است

نام و نشان ز ناله پیر و جوان مجوی

[...]

سیدای نسفی