گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۵۵

 

کجا دیوانه را دل از ملامت تنگ می‌گردد؟

که نخل بارور را دل سبک از سنگ می‌گردد

ز دست‌انداز گردون کوته‌اندیشی که می‌نالد

نمی‌داند که ساز از گوشمال آهنگ می‌گردد

ز بس عالم سیه در چشمم از نادیدنی‌ها شد

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۵۶

 

مرا از حرف‌های قالبی دل تنگ می‌گردد

ز عکس طوطیان آیینه‌ام پرزنگ می‌گردد

گرانی می‌کند بر خاطرم یاد سبک‌روحان

پری بر شیشه نازکدل من سنگ می‌گردد

به یاد خلوت آغوش او هرگاه می‌افتم

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۷۴

 

کم و بیش جهان در نیستی همسنگ می‌گردد

به دریا سیل الوان چون رسد یکرنگ می‌گردد

برآی از قلزم افسرده امکان به چالاکی

که در یک ساعت اینجا اشک نیسان سنگ می‌گردد

صائب تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۲

 

به هرجا ساز غیرت انفعال آهنگ می‌گردد

به موج یک عرق صد آسیای رنگ می‌گردد

نگردد ضعف پیری مانع بیتابی شوقت

نوا از پا نیفتد گر نی ما چنگ می‌گردد

فسردن‌ کسوت ناموس ‌چندین وحشت‌ است اینجا

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۳

 

ز انداز نگاهت فتنه برق آهنگ می‌ گردد

به شوخیهای نازت بزم امکان تنگ می‌گردد

طلسم حیرتی دارد تماشاگاه اسرارت

که هرکس می‌رود هشیارآنچا دنگ می‌ گردد

نمی‌دانم هوا پروردهٔ شوق چه گلزارم

[...]

بیدل دهلوی