×
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱۷
ز رنگ روی شمس الدین گرم خود بو و رنگستی
مرا از روی این خورشید عارستی و ننگستی
قرابه دل ز اشکستن شدی ایمن اگر از لطف
شراب وصل آن شه را دمی در وی درنگستی
به بزمش جانهای ما ندانستی سر از پایان
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » رباعیات طنز » شمارهٔ ۵۱
این میوه که با روی تو همرنگستی
درمان دل عاشق دل تنگستی
خوردیم بیاد غم رویت اما
نارنگی نیست بلکه نیرنگستی