گنجور

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۵۹

 

صد نام زیاد دوست بر ننگ زدیم

صد تنگ شکر بدین دل تنگ زدیم

ای زهرهٔ ساقی دگرت لاف نماند

کز سور قرابهٔ تو بر سنگ زدیم

۲ بیت
مولانا
 

کلیم » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۴

 

با خویش همیشه ما در جنگ زدیم

صد عقده بکار این دل تنگ زدیم

رفتیم و بیار سنگدل دل بستیم

خود شیشه خود برده و بر سنگ زدیم

۲ بیت
کلیم
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۲۳

 

برون ز شیشه افلاک همچو رنگ زدیم

به عالمی که در او رنگ نیست چنگ زدیم

شکست بر دل ما آن زمان گوارا شد

که مومیایی احباب را به سنگ زدیم

۲ بیت
صائب تبریزی
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » امان از من و تو

 

از همان اول‌، ما و تو بهم رنگ زدیم

وز سر جهل بهم حیله و نیرنگ زدیم

سنگ برداشته بر کلهٔ هم سنگ زدیم

گاه تریاک کشیدیم و گهی بنگ زدیم

۲ بیت
ملک‌الشعرا بهار