گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۴۶

 

با هستی‌ام وداع تو و من چه می‌کند

با فرصت نیامده رفتن چه می‌کند

بخت سیه زچشم‌کسان جوهرم نهفت

شبهای تار ذره به روزن چه می‌کند

فریاد از که‌ پرسم و پیش که‌ جان دهم

[...]

بیدل دهلوی