گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۲

 

گریبان رشک گلشن می توان کرد

گل چاکی به دامن می توان کرد

بنازم انتقام سینه صافی

چها با جان دشمن می توان کرد

چمن پیرا ندانم جلوه کیست

[...]

اسیر شهرستانی