گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۲

 

منم آنکه گلشن عشق را چمنم، ببین

گذری کن و گل و سوسن و سمنم ببین

تو و او که باشد؟ از این دویی چه کنی سخن؟

همه اوست این نه تویی، بدان، نه منم، ببین

در و بام خلوت من پر است ز نقش او

[...]

اوحدی