گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۹۷۱

 

ای دل این بیچارگی و مستمندی تا به کی

چون نداری روی درمان دردمندی تا به کی

بر دل پرخون من بگریست امشب چشم جام

شمع مجلس را بگو کاین هرزه‌خندی تا به کی

از هواداران ما و تو چو مستغنی است یار

[...]

کمال خجندی