گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۹۶

 

به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن

اگر ز سوختگانی صدا بلند مکن

مباد ز هر ندامت گزد زبان ترا

به تلخکامی عشاق نوشخند مکن

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۶۷

 

به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن

اگر ز سوختگانی صدا بلند مکن

مباد ز هر ندامت گزد زبان ترا

به تلخکامی عشاق نوشخند مکن

صائب تبریزی
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۰

 

سرم را پر کن از سودای عشق و سربلندم کن

سویدای مرا سرشار شوق و مستمندم کن

دل آشفته ام چون آهوی وحشی رمید از من

گره بگشا ز زاف مشگسای و در کمندم کن

سکندروارم از سرچشمۀ حیوان مکن محروم

[...]

غروی اصفهانی