گنجور

نجم‌الدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب دوم » فصل چهارم

 

درد دل خسته دردمندان دانند

نه خوش‌منشان و خیر خندان دانند

از سر قلندری تو گر محرومی

سری است در آن شیوه که رندان دانند

نجم‌الدین رازی
 

نجم‌الدین رازی » مجموعهٔ اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۷

 

درد دل خسته دردمندان دانند

نه خوش منشان و خیره خندان دانند

از سر قلندری تو گر محرومی

سری است در آن شیوه که رندان دانند

نجم‌الدین رازی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۷

 

آنان که مرا ز مستمندان دانند

درمان غمم ولی نه چندان دانند

هر بیدردی ز درد من آگه نیست

دردی دارم که دردمندان دانند

مشتاق اصفهانی