×
نجمالدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب دوم » فصل چهارم
درد دل خسته دردمندان دانند
نه خوشمنشان و خیر خندان دانند
از سر قلندری تو گر محرومی
سری است در آن شیوه که رندان دانند
نجمالدین رازی » مجموعهٔ اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۷
درد دل خسته دردمندان دانند
نه خوش منشان و خیره خندان دانند
از سر قلندری تو گر محرومی
سری است در آن شیوه که رندان دانند
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۷
آنان که مرا ز مستمندان دانند
درمان غمم ولی نه چندان دانند
هر بیدردی ز درد من آگه نیست
دردی دارم که دردمندان دانند