×
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۹
در تنم گردید داغش دردمند استخوان
درد افتاده است در جسمم ببند استخوان
تا نیابد راه بیرون شد، ز جسمم درد او
عقده هایم کرده چون نی کوچه بند استخوان
تا عنان گیرش نگردد، لذت آسودگی
[...]
۵ بیت