گنجور

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۹۰

 

میستاند باج از صرصر نگاه تند خلق

حسن را در پرده بر چون در ته دامن خلق

در لحد جویا چراغم روشن از مهر علی است

گو نباشد بر سر خاکم پس از مردن خلق

جویای تبریزی