گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۶۵

 

چو سایه خاک به سر داغم از غمی‌ که ندارم

سیاه پوشم از اندوه ماتمی که ندارم

گداز طینت نامنفعل علاج ندارد

جبین به سیل عرق دادم از نمی‌که ندارم

نفس‌گداخت چو شمع و همان بجاست تعلق

[...]

بیدل دهلوی