×
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۶
در چمن یارم چو با آن لطف و بالا میرود
سرو را پای و صنوبر را دل از جا میرود
ز اشک و آهم در زمین و آسمان رسوای عشق
چون کنم کان تا ثری وین تا ثریا میرود
بر فلک افکنده جان پیچان کمند از دود دل
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵۰
می در پیاله کن که گل و لاله می رود
این کاروان چو شعله جواله می رود
از ره مرو به زینت دنیا کز این بساط
گوهر عنان گسسته تراز ژاله می رود
دلهای شب بنال که از چشم شور صبح
[...]