گنجور

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳

 

از لعل آبدار تو پاسخ همی رسد

وز زلف تابدار تو دل را دمی رسد

پرورده شد ز خون دلم سالها غمت

در انتظار آنکه مگر محرمی رسد

لیکن به دولت شه شادان شود به حکم

[...]

سید حسن غزنوی
 

غبار همدانی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵

 

همه روزه بر سر کشور دلم از بتان حشمی رسد

چه رسد به ملک خراب اگر حشمی ز محتشمی رسد

شود جراحت سینه بِه ز عنایت تو اگر به من

دو سه قطره مشک تَر ای صنم ز ترشّح قلمی رسد

ز شراب شوق تو سرخوشم صنما به خاک بریز می

[...]

غبار همدانی