گنجور

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۴

 

شمعیم و تن ز اشک دمادم گداختیم

داغیم و از تبسم مرهم گداختیم

از بس که کرده‌ایم به غم، خویش را غلط

غم ناتوان و ما ز تب غم گداختیم

ای جان برو، چو عهد دلم تازه کرد غم

[...]

قدسی مشهدی