گنجور

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶۸

 

افسرده شد از دم دهانم دم چشم

بر ناخن من گیا دمید از نم چشم

چشمم ز پی دیدن روی تو بود

بی روی تو گر چشم نباشد کم چشم

سنایی