گنجور

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۲

 

عالم همه باطل غم عالم همه باطل

در جای چنین کوشش آدم همه باطل

این دیر همان کهنه بنایی است که در وی

شد تاج کی و سلطنت جم همه باطل

این عرصه همان دخمه‌زمین است که گرداند

[...]

قصاب کاشانی